نسبت گردش دارایی ها، از مهمترین مؤلفهها برای سنجش روند اقتصادی و تجاری کسبوکارها است که اهمیت آن همیشه توسط اقتصاددانان و حسابرسان کمپانیهای بزرگ گوشزد میشود. معیاری که میتواند برای تخمین میزان موفقیت و وضعیت کسبوکار کمپانیها به سرمایهگذاران چشمانداز بزرگی ارائه کند.
در مقاله امروز بلاگ الگوراک قصد داریم که به تعریف نسبت گردش دارایی ها، فرمول محاسبه و اهمیت آن بپردازیم که میتواند جهت تقویت بینش مالی شما مفید باشد. اگر به دنیای اقتصاد و تجارت علاقهمندید، مطالعه این مقاله به شما پیشنهاد میشود.
تعریف نسبت گردش دارایی ها
تعریف نسبت گردش دارایی ها (Assets Turnover Ratio) برای یک کسبوکار واحد، بر این مفهوم اشاره دارد که یک شرکت به چه میزان از داراییهای خود برای ایجاد درآمد یا فروش استفاده میکند. در واقع این معیار نسبت مقدار دلاری فروش یا درآمد را با کل داراییهای شرکت مقایسه میکند تا کارایی عملیات شرکت را اندازهگیری کند.
نسبت گردش دارایی ها به زبان ساده با تقسیم فروش خالص یا درآمد شرکت بر میانگین کل داراییها به دست میآید که افزایش آن بیانگر سودده بودن محصولات و وضعیت اقتصادی شرکت در بازه زمانی مشخص است.
افزایش این نسبت بهطورکلی برای وضعیت یک کسبوکار مثبت تلقی میشود. زیرا این اتفاق نشان میدهد که شرکت در تولید فروش یا درآمد کارآمدتر بوده و از طرفی نسبت پایینتر نشان میدهد که یک شرکت ممکن است از داراییهای خود به طور کارآمد استفاده نکند.
نسبت گردش دارایی در بخشهای مختلف اقتصاد از لحاظ سازوکار شرکتها متفاوت است، بنابراین فقط نسبتهای شرکتهایی که در یک بخش مشترک فعالیت میکنند باید مقایسه شود. بااینوجود شایانذکر است که این نسبت معمولاً بهصورت سالانه محاسبه میشود و در ترازهای مالی قرار میگیرد.

فرمول محاسبه نسبت گردش دارایی ها
فرمول محاسبه نسبت گردش دارایی ها، اگر به مفهوم این نسبت رجوع کنیم با تقسیم میزان درآمد خالص یک شرکت در بازه سالانه بر میانگین کل داراییهای شرکت به دست میآید. در واقع فرمول این نسبت نشان میدهد که میزان درآمد یک کمپانی به نسبت داراییها وی چه وضعیتی دارد و اینکه شرکت به چه اندازه توانسته است از داراییهای کل خود، بازده یا درآمد کسب کند.
پس با این تفاسیر فرمول محاسبه این نسبت بهصورت زیر است:
- نسبت گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
فروش خالص طبق فرمول بالا، مجموع درآمدی است که یک شرکت آن را حفظ میکند. این معیار حاصل از محاسبه فروش ناخالص از یک دوره خاص منهای بازده، کمکهزینه یا تخفیف دریافت شده توسط مشتریان است. از طرفی دیگر میانگین کل داراییها با درنظرگرفتن میانگین داراییها در زمان آغاز و پایان دوره مورد تجزیهوتحلیل به دست میآید.
شایانذکر است که در نسبت گردش دارایی استاندارد، در کنار نسبت گردش دارایی ثابت، کلیه طبقات دارایی از جمله داراییهای جاری، داراییهای بلندمدت و سایر داراییها را در نظر میگیرد تا میانگین کل داراییها در محاسبات دخیل شود. در بخش برایآنکه بهخوبی متوجه اهمیت این معیار شوید، به سراغ مثالی از عملکرد دو شرکت میرویم و نسبت گردش دارایی ها را برای هر کدام محاسبه میکنیم.
فرض کنید که قصد محاسبه نسبت گردش دارایی را برای دو شرکت با نامهای A و B را داریم که هر کدام در بخش یکسانی از اقتصاد فعالیت میکنند. شرکت A در مدت یک سال موفق به کسب ۱۰ میلیارد دلار فروش خالص یا درآمد شده و کل داراییهای شرکت در ابتدا سال ۳ میلیارد و در انتهای آن ۵ میلیارد بوده است.
با این احتساب میانگین کل داراییها شرکت A برابر با ۴ میلیارد دلار است که از جمع کل داراییها در اول سال و آخر سال تقسیم بر ۲ بهدستآمده است. پس با این تفاسیر، نسبت گردش دارایی های شرکت A مساوی است با:
۱۰/ ((۳+۵) /۲) = ۲.۵
از جهتی دیگر شرکت B، در مدتزمان یکسان، موفق به کسب ۸ میلیارد دلار سرمایه شده و میانگین کل داراییهای آن در انتهای سال به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است. به این معنی در اول سال ۱ میلیارد دلار کل دارایی و در پایان آن ۲ میلیارد دلار دارایی در اختیار داشته است.
با این تفاسیر، نسبت گردش داراییهای این کمپانی برابر است با:
۸/ ((۱+۲) /۲)=۵.۳۳
حال اگر به مقایسه این دو شرکت بپردازیم، میبینیم که شرکت B باوجود درآمد و دارایی کل کمتر از شرکت A، نسبت گردش دارایی بیشتری را ثبت کرده است. زیرا شرکت B در استفاده از داراییهای خود برای ایجاد درآمد کارآمدتر بوده و به همین دلیل نسبت گردش دارایی آن بالاتر است. به عبارتی شرکت B، همان مقدار درآمد را با نصف دارایی در اختیار شرکت A ایجاد کرده است.
کاربردهای نسبت گردش دارایی ها در تحلیل مالی
کاربردهای نسبت گردش دارایی ها در تحلیل مالی بسیار گسترده است. زیرا این معیار میتواند علاوه بر محاسبه وضعیت کسب درآمد و روند اقتصادی شرکتها در طولانیمدت، بهمنظور محاسبه درصد تخصیص درآمد شرکت از بخشهای مختلف نسبت به درآمد کل و حتی مقایسه شرکتها با یکدیگر مورد استفاده قرار گیرد.
از جهتی دیگر، این معیار بهصورت کامل شفاف محاسبه میکند که یک شرکت به نسبت دارایی کلی که در اختیار داشته است، در مدت یک سال یا بازه زمانی متغیر، به چه اندازه موفق به تأمین سود و درآمدزایی شده است و وضعیت آن نسبت به سایر کمپانیها در چه درجهای قرار دارد.
این معیار اقتصادی علاوه بر کمک به توسعهدهندگان کسبوکار و مدیران آنها، به سرمایهگذاران نیز کمک میکند تا برای سرمایه گذاری روی شرکتها بهترین آنها را انتخاب کرده و با روند اقتصادی آنها نزدیکی بیشتری داشته باشند.

عوامل مؤثر بر نسبت گردش دارایی ها
عوامل مؤثر بر نسبت گردش دارایی شرکتها، علاوه بر فروش خالص یا درآمد و میانگین کل داراییها، به سرمایههای جاری و غیرجاری شرکتهای نیز بستگی دارد. زیرا با هر تغییر در مقدار درآمد و کل داراییها در انتهای مدت محاسبه نسبت گردش دارایی، رقم نهایی نسبت نیز تغییر قابلتوجهی خواهد داشت.
از طرفی دیگر اگر از جنبه اقتصادی به این نسبت نگاه کنیم، زمانی که داریم درباره کسبوکارها صحبت میکنیم، هر تغییر در سیاست و وضعیت اقتصادی کشور و جهان بر روند اقتصادی این کسبوکارها تأثیرگذار است که میتوانند باعث تغییرات نسبت گردش دارایی ها در کوتاهمدت و حتی در بلندمدت شود.
بیشتر بخوانید: آربیتراژ چیست و چگونه میتواند به سود تبدیل شود؟
محدودیتهای نسبت گردش دارایی ها
با گذر از مزایا و کاربرد بالا این معیار، محدودیتهای نسبت گردش دارایی ها نیز از مواردی است که بهتر است به آن بپردازیم. زیرا عوامل مختلفی در بازار کسبوکار و بخشهای مختلف اقتصاد وجود دارد که میتواند باعث تغییرات بالا در این معیار شوند و از این نظر محاسبه این معیار برای دو شرکت که در بخشهای مختلف صنعتکار میکنند، اشتباه است.
از طرفی شرکتها میتوانند به طور مصنوعی نسبت گردش دارایی خود را با فروش داراییها افزایش دهند. این نسبت گردش داراییهای شرکت را در کوتاهمدت بهبود میبخشد زیرا درآمد با کاهش داراییهای شرکت که در فرمول مخرج کسر است، افزایش مییابد. بااینحال، شرکت منابع کمتری برای تولید فروش در آینده دارد.
در وهله بعدی نسبت گردش دارایی از بخش به بخش اقتصاد با یکدیگر متفاوت خواهد بود. صنایعی از جمله خردهفروشی و رستورانها که در معرض عموم قرار دارند بهشدت به تبدیل داراییها به موجودی و سپس تبدیل موجودی به فروش متکی هستند.
اما بخشهای دیگر اقتصاد مانند املاک و مستغلات معمولاً برای تبدیل موجودی یا دارایی کل به درآمد زمان زیادی نیاز دارند. اگرچه معاملات املاک و مستغلات ممکن است منجر به حاشیه سود بالا شود، بااینحال نسبت گردش دارایی در کل صنعت پایین است.
سخن پایانی
نسبت گردش دارایی، بدون شک یکی از مهمترین معیارها برای سنجش سلامت اقتصاد و توانایی کسبوکارها برای سودآوری و توسعه کسبوکار آنها است. در این مقاله سعی کردیم به زبان ساده به معرفی این معیار، نحوه محاسبه آن به همراه مثالهای متعدد بپردازیم. امیدواریم که این مقاله باعث رشد بینش مالی شما در زمینه توسعه کسبوکار و اقتصاد شده باشد.
نظر شما درباره نسبت گردش دارایی چیست؟ به نظر شما این معیار برای کسبوکارهای ایرانی به چه اندازه حیاتی است؟ آیا پیش از مطالعه این مقاله درباره این نسبت شنیده بودید؟ نظرات خود را با ما و کاربران بلاگ الگوراک به اشتراک بگذارید.
مفهوم نسبت گردش داراییها (Asset Turnover Ratio) برای یک کسبوکار واحد، بر این تعریف اشاره دارد که یک شرکت به چه میزان از داراییهای خود برای ایجاد درآمد یا فروش استفاده میکند.
بهصورت معمول، نسبت گردش داراییها اگر برای شرکتی بالاتر باشید، نشانه بهتری است. زیرا نشان میدهد که این شرکت به نسبت شرکت دیگر از منابع و داراییها خود موفق به کسب سود بیشتری شده است.
از محدودیتهای نسبت گردش دارایی، میتوانیم به مناسب نبودن معیار برای تخمین عملکرد اقتصادی شرکتها در بخشهای مختلف اقتصاد و تأثیرگذار بودن عوامل متعدد در مقایسه این نرخ اشاره کنیم.